مترسک گفت: اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى
مرد...!!!
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
چه بگویم كه ضربه ى آخر را "خدایم" زد!!! آن زمان كه براى رفتنت استخاره كردى و "خوب "آمد ...
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
تسبیح میشوم زیر انگشتانت ! دانه دانه میرانى ام ،تا خودت را بالا ببرى..
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
به سلامتى رفیقى كه تو رفاقت كم نزاشت ولى کم برداشت تا رفیقش كم نیاره
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
گوشه تا گوشه ى صحرا بخواب و نهراس ، گرگ ها خاطرشان هست كه آهوى منى
◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
ای کاش نگاه خسته را خوابی بود یا در شب بی ستاره مهتابی بود ما مثل دو کاج دور از هم هستیم ای کاش که بین من و تو تابی بود
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
دریا همیشه از من دلگیر است ! چون بزرگى دل عزیزانم را به رخ او میكشم..
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
آهسته گفت: خدانگهدارت و در را بست و رفت ... آدمها چه راحت مسئولیت خودشان را به گردن "خدا" مى اندازند...!
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد یا باید خانه مان را عوض کنم یا پستچی را ! تو که هر روز برایم نامه
می نویسی ، مگه نه . . . ؟
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
گاهی یک سنجاقک به تو دل میبندد و تو هر روز سحر؛می نشینی لب حوض تا بیاید از راه،از خم پیچک نیلوفرها روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره آب کف دستت بخورد گاه یک سنجاقک همه معنی یک زندگی است.
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
همه مرابا خنده های باصدا میشناسند؛این بالش بیچاره ،با گریه هاى بی صدا...
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
دور شدم از تو دلم شور زد ساز دلم نغمه ی ناجور زد آه از آن چشم که با یک نظر بال و پرم را گره کور زد !
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
قسمتم نیست ببینم رخ دلدار ولی. . . هركجاهست بداند كه خرابش شده ام
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
آموخته ام اگر کسی یادم نکرد یادش کنم ، شاید او تنهاتر از من باشد !!
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
دستان من لایق شكوفه های اجابت نیست پس بگذار دعاهایم را دردستان شمابنشانم تا اجابتشان را نظاره كنم. التماس دعا
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
گاهی همه تکیه گاهایم فرومی ریزدانگاردیگرچیزی برایم باقی نمی ماندجزاینکه بنشینموازدرختانی که دربرابربادسرخم میکنندانعطاف رایادبگیرم
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
کاش دهخدا می دانست دلتنگی ... اشک .... فاصله .... بی وفایی.... تعریفش فقط دو حرف است "تـــو"
♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊♥◊◊
رفیق هر شب و هر روزی دل غمت تا بوده ، بوده روزی دل بگردان گوشه ی چشمی و بنگر چه حالی دارد آتش سوزی دل