«هفت بار روح خویش را تحقیر کردم: نخستین بار هنگامی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی، خود را فروتن نشان میداد. دومین بار آن هنگام که در مقابل فلجها میلنگید. سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت، آسان را برگزید. چهارمین بار وقتیکه مرتکب گناهی شد و به خویشتن تسلی داد که دیگران هم گناه میکنند. پنجمین بار آنگاهکه به علت ضعف و ناتوانی از کاری سر باززد و صبر را حمل بر قدرت و تواناییاش دانست. ششمین بار زمانیکه چهرهای زشت را تحقیر کرد در حالی که نمیدانست آن چهره، یکی از نقابهای خود اوست. و هفتمینبار وقتی که زبان به مدح و ستایش گشود و انگاشت که فضیلت است.»
چه نقاش ماهری است
فکر و خیال
وقتی که دانه دانه موهایت را سفید می کند
از غافلان ،حساب دلم را جداکنید
حرف وحدیث کهنه خودرا رهاکنید
این دستهای خالی وساده دخیلتان
ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید .
دعا می کنم زیر این سقف بلند
روی دامان زمین
هر کجا خسته شدی
یا که پر غصه شدی
دستی از غیب به دادت برسد
و چه زیباست که آن دست
خدا باشد و بس
آخه چرا نظر نمي زاريد؟؟؟؟؟؟؟ مگه كي برد نداريد؟شايدم انگشتاتون درد مي كنه.ياشايد موس نداريد كه روشكليك كنيد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهشا علت رو بگيد لطفا"...
روزی کودکی از مادرش پرسید:
خدا چه می خورد؟
چه می پوشد؟
و در کجا خانه دارد؟
مادر با مهربانی گفت:
خدا غصه ما را می خورد
گناه ما را می پوشد
و در قلب ما خانه دارد.
یک ترانه می تواند لحظه ای را تغییر دهد
یک ایده می تواند دنیایی را عوض کند
یک قدم می تواند سفری را آغاز کند
اما
یک دعا می تواند هر ناممکنی را ممکن کند . . .
کسانی که از خود می رنجانیم...
مثل ساعت هایی میمانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند،
و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم،
بعد می فهمیم که خیلی دیر شده...
طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود
سنگ نباش تا اگر زمانه خردت کرد تیپا خورده ي هر بی سر و پایی بشوی . . .
تعداد صفحات : 12
https://rozblog.com/user/khahar.jpg